سیزده اصل متقاعد کردن مشتری
متقاعد کردن مشتری در تجارت و دانستن اصول ترغیب مشتری، رکن فروش و بازاریابی است. دلیل اصلی افزایش فروش با این تکنیک ها و اصول است. از زمان پیدایش انسان های اولیه تا به امروز، خرید محصولات یا مبادله کالا و خدمات همواره بخشی از زندگی مردم بوده است. دانستن علم فروش و بازاریابی و درک خوب روانشناسی عمومی به شما کمک می کند تا فروش موثری داشته باشید با آکادمی امیر لطفی همراه باشید.
دانستن این اصول و کاربرد آنها برای بازاریابان و هرکسی که قصد ارائه خدمات یا فروش محصولی را دارد بسیار مفید خواهد بود. با این اصول بیشتر آشنا شوید.
اصول متقاعدسازی مشتری در تجارت
فکر می کنید چگونه می توانید مشتری را متقاعد کنید؟ می توان گفت این سوال بسیاری از افراد فعال در حوزه تجارت است. در ادامه با اصول ترغیب مشتری آشنا می شویم.
1.اصل منفعت یا نفع متقابل در اعتقاد مشتری
ما می توانیم این ایده را در همه جوامع و فرهنگ ها ببینیم. این به این معنی است که اگر شما برای کسی کار خوبی انجام دهید، ممکن است در آینده نزدیک لطف او را برگرداند.
این اصل اخلاقی در بسیاری از باورهای ما وجود دارد که باید به کسانی که کمک شده اند، کمک کنیم.
با مشتریان خود سخاوتمند باشید. به آنها زمان، اطلاعات، توجه و هر آنچه که نیاز دارند بدهید. مطمئن شوید که آنها می خواهند بیشتر از شما بخرند.
2.اصل تعهد و سازگاری در متقاعد کردن مشتری
وقتی یک فرد تعهد می دهد، ثبات در آن تعهد بسیار مهم است. وفای به عهد یکی از اصول اخلاقی در بسیاری از فرهنگ هاست.
ایثار و استقامت از دلایل اصلی بسیاری از فعالیت های انسانی است. اگر ما به یک ایده، یک هدف، یک شخص یا یک اصل اخلاقی متعهد هستیم، باید برای حفظ آن تلاش کنیم.
تعهد کلید صلح است. هیچ چیز را به شانس واگذار نکنید. از اهداف فروش شرکت خود آگاه باشید و برای رسیدن به موفقیت به آنها متعهد باشید.
3.اصل اثبات اجتماعی در متقاعد کردن مشتری
بیشتر مردم تمایل به انجام کارهایی دارند که مورد تایید اکثر افراد جامعه است. وقتی انسان متوجه می شود که در کاری تنها نیست، آن را راحت تر انجام می دهد. تایید اجتماعی علاوه بر اینکه انجام کارها را آسان می کند، به فرد اطمینان می دهد که تصمیم درستی گرفته است.
مثالهایی از مشتریان عادی که همیشه از محصول یا خدمات شما راضی هستند، بیاورید. به یاد داشته باشید که مردم بر اساس آمار خرید نمیکنند، بلکه با شنیدن داستانهای متقاعدکننده خرید میکنند. اگر شخص دیگری داستان سرای بهتری از شما باشد، مشتریان شما به سراغ آن شخص خواهند رفت.
4.اصل تمایل به متقاعد کردن مشتریان در تجارت در متقاعد کردن مشتری
احتمالاً تجربه کرده اید که «نه» گفتن به یک دوست بسیار سخت تر از یک غریبه است. به همین دلیل، اگر مشتری شما را دوست داشته باشد، احتمال فروش افزایش می یابد. در این مواقع است که مشتری شما را به سایر دوستان خود معرفی می کند یا اطلاعات آنها را به شما می دهد.
دوستی با مشتری راه را به روی طیف گسترده ای از فرصت های تجاری باز می کند. توصیه من این است که با مشتری رابطه دوستانه داشته باشید، فقط برای فروش محصول با او صحبت نکنید! زیرا این یکی از اصول اصلی مشتری مداری است.
از خودشان بپرسید، چه کار می کنند، چه چیزی به آنها علاقه دارد و چه چیزی آنها را به آنجا رسانده است. فقط به فروش فکر نکنید، به ایجاد روابط فکر کنید.
5.اصل حق تغییر مشتری در متقاعد کردن مشتری
مردم به کسانی که با اقتدار صحبت می کنند گوش می دهند. باور کردن و پیروی از مرجعیت برای مردم بسیار آسان است. همانطور که در مورد سیاستمداران، لطف عمومی به شخصی که بیشترین قدرت را دارد، تعلق می گیرد، نه به زیردستانش.
یک پایه محکم برای خود بسازید. خریدار باید بداند که تصمیم گیرنده و مسئول همه چیز شما هستید. همیشه برای ایجاد این اعتماد در دسترس باشید.
6.اصل کمیابی و اهتمام در متقاعد کردن مشتری
وقتی یک محصول یا خدمات کمیاب است، مردم تمایل به خرید آن دارند. ممکن است تبلیغاتی با عبارت «پیشنهاد محدود» یا «فقط امروز» دیده باشید.
این جمله با فرض خوب بودن فروش برای مشتری، او را تشویق به خرید می کند. دادن اقلام منحصر به فرد و محدود به مشتریان باعث می شود احساس خاصی داشته باشند. با رعایت اصول وفاداری مشتری در کسب و کار، می توانید علاوه بر حفظ مشتریان فعلی، راه را برای مشتریان جدید نیز باز کنید.
اکثر کسب و کارها برای افزایش فروش خود تنها بر روی یکی دو اصل از اصول فوق تمرکز می کنند. اما اگر بتوانید از تمام اصول ترغیب مشتری در تجارت استفاده کنید، مهارت های فروش شما روز به روز بهبود می یابد.
7اصل هماهنگی یا تشابه در متقاعد کردن مشتری
بر اساس اصل شباهت، افراد با افرادی که بیشتر شبیه خودشان هستند، آنها را بیشتر دوست دارند و اغلب راحت تر به آنها اعتماد دارند، سریعتر ارتباط برقرار می کنند.
بنابراین، اگر می خواهید از این اصل برای متقاعد کردن مشتریان خود استفاده کنید، کافی است یک نقطه مشترک در مشتری پیدا کنید یا این نقطه مشترک را بسیار هوشمندانه بسازید. مثلاً همشهری بودن، علاقه داشتن به یکی از تیم های فوتبال، رنگ های استفاده شده و مشابه در لباس، وسایل و امثال اینها، حتی اگر اینها نقاط مشترک کوچکی باشد، می تواند شما را به مشتری نزدیک کند و سپس سلام احساس کنید که چیزی با شماست و محصولات خود را بخرید.
8.اصل وحدت در متقاعد کردن مشتری
داشتن یک حس هویت مشترک می تواند تاثیر قابل توجهی در متقاعد کردن مخاطب داشته باشد. یعنی وقتی عموم به خود می گویند «او از ماست» و نه این که می گوید «او مثل ماست».
اصول اقناع ارسطو
اقناع ارسطو و اصول متقاعدسازی دارای سه قسمت است و در هر قسمت یکی از کلیدهای نفوذ در ذهن دیگری را به شما آموزش می دهد و راه رسیدن به هدف را به شما نشان می دهد.
9.اصل احساس در متقاعد کردن مشتری
احساسات یکی از جنبه های وجودی هر انسانی است که می تواند در اقناع به شما کمک زیادی کند و رسیدن به هدف را بسیار آسان کند. همه مردم دارای عواطف و احساسات هستند. یکی از کلیدهای اصلی متقاعدسازی این است که می توانید بر احساسات یک فرد تأثیر بگذارید. البته منظور ما این نیست که از احساسات او برای رسیدن به هدفمان سوء استفاده کنیم و او را متقاعد کنیم.
در عوض، منظور ما این است که میتوانید با توضیح درست و میل به انجام کاری که میخواهید، احساس مثبتی نسبت به حرفهایتان در طرف مقابل ایجاد کنید. ارسطو بر جنبه عاطفی تأکید دارد. با این حال، فراموش نکنید که تنها روی این مشکل تمرکز کردن کافی نیست یا حداقل می توان گفت که اشتباه است.
10.اصل عقل در متقاعد کردن مشتری
اگر قرار است کسی کاری را انجام دهد که شما دوست دارید، آن کار باید از منطق یا حداقل منطق شخص مورد نظر پیروی کند. درست است که احساسات بخش بسیار بزرگی از وجود یک فرد را تشکیل می دهد و تأثیر بسزایی در تصمیم گیری های او دارد. اما فراموش نکنید که در این مشکل و در تصمیم گیری های مردم منطق وجود دارد.
در حالی که میخواهید کسی را متقاعد کنید تا کاری را که میخواهید انجام دهد، باید مطمئن شوید که از نظر منطقی درست است یا خیر. درخواست شما باید منطقی باشد.
11.اصل اطمینان در متقاعد کردن مشتری
اطمینان یعنی به اشتراک گذاشته شدن و پذیرفته شدن. این به معنای چیزی است که برای مردم عجیب و یا اثبات نشده به نظر می رسد. می توان گفت این موضوع مطابق عرف است. به عنوان مثال، فردی را در نظر بگیرید که همیشه در جلسات دیر می آید، معمولاً برای افراد دیگر دیر می آید و برای وقت خود ارزشی ندارد.
همانطور که از چنین فردی انتظار دارید، وقتی از وقت شناسی صحبت می کند، وقتی ثابت شود که او این موضوع را رعایت نمی کند، دیگران قانع می شوند و حرف او را می پذیرند. پس نکته غیراستاندارد این است که می توانید به طرف مقابل نشان دهید که این مورد و گفته درست است و قبلاً مشاهده شده است، در واقع باید بتوانید به او اطمینان دهید.
12.اصل ایجاد علاقه در متقاعد کردن مشتری
یکی از بهترین دلایل برای انجام کاری، دوست داشتن آن است. پس باید علاقه ایجاد کنید. ایده ایجاد علاقه، ارائه پیشنهادی است که توجه افراد را به خود جلب کرده و او را وادار به انجام آن کند. این هنر شماست که ارائه خود را چنان جذاب کنید که مردم بخواهند آن را انجام دهند.
این افراد در کار خود موفق تر و پایدارتر هستند. به همین دلیل، علاقه عامل مهمی در اقناع است.
13.اصل تایید پذیری در متقاعد کردن مشتری
یکی از مهم ترین کارهایی که می توانید برای تأثیرگذاری بر مردم انجام دهید این است که خود را دوست داشتنی و قابل اعتماد کنید. البته، شما هرگز به افراد یا حتی شرکت هایی که نمی شناسید، نمی شناسید یا دوست ندارید اعتماد نمی کنید.
بنابراین اگر میخواهید به نقطهای برسید که بتوانید دیگران را متقاعد کنید تا از محصولات خود استفاده کنند، باید به خاطر داشته باشید که باید تمام تلاش خود را برای گرفتن تأیید انجام دهید و راهحل این مشکل چیزی کمتر از ارائه خدمات صادقانه و صادقانه نیست. به این ترتیب مردم به سمت شما می آیند و هر چیزی را که به آنها پیشنهاد می کنید می پذیرند. هنگام فروش همیشه این هنر متقاعدسازی را به خاطر بسپارید.
دیدگاهتان را بنویسید